top of page

منطق در ادبیات کهن ایران اسلامی چه جایگاهی داشته است؟

کتاب "فضای تفکر غزالی"، نوشته پروفسور علی میرسپاسی

نگاهی جامعه شناسانه به رساله "کیمیای سعادت" محمد غزالی


علی میرسپاسی

حسین کمالی

 

چکیده:

در این جلسه پروفسور علی میرسپاسی، مدیر مرکز مطالعات اسلام و خاورمیانه در دانشگاه نیویورک، بر اساس مطالعات اخیر خود بر آثار محمد غزالی، فیلسوف مشهور ایرانی قرن پنجم هجری قمری، بحث می‌کند که علیرغم این باور عمومی که غزالی یک متفکر اسلام‌گرای متعصب و "ارتودوکس" بوده، او توجه خاصی به تفکر و تحلیل منطقی و غیرمتعصبانه داشته است. دکتر میرسپاسی با مطالعه آثار غزالی، از جمله "کیمیای سعادت"، به ارائه‌ی تصویری جالب از این فیلسوف می‌پردازد که در آن وی به عنوان یک اصلاح‌گرِ منطق‌گرا در تفکر اسلامی و یک منتقد نسبت به نهادهای حکومت عباسی دیده می‌شود. نگاه غزالی در این مطالعه نگاهی عمل‌گرایانه و جهان‌وطنانه است که در آن استقلال از مذهب در ابعاد مختلف زندگی و "مطالعه‌ی علمی" (به معنای امروزی آن) مورد توجه بوده است.

همچنین، در این جلسه میزبان دکتر حسین کمالی، استاد اسلام شناسی از دانشگاه هارتفرد، بودیم که به گفت‌وگو و بحث درباره‌ی این موضوع با علی میرسپاسی پرداخت.

ویدیوی کامل نشست:

 

گزارش نشست:

در ابتدای جلسه دکتر امین فیض‌پور، مدیر حلقه‌ی ایران، پس از توضیحی درباره‌ی اهداف بنیاد مردم‌نهاد حلقه‌ی ایران توضیح کوتاهی درباره‌ی این برنامه دادند. ایشان با طرح پرسش جلسه، سخن را آغاز کردند: "منطق" در ادبیات کهن ایران اسلامی چه جایگاهی داشته است؟‌


با در نظر گرفتن اینکه در ادبیات کهن ایران اسلامی معمولاً منبع خرد ذات الهی یا شهود قلبی در نظر گرفته شده است، آیا عقل‌گرایی و منطق‌گرایی با مرکزیت عقل بشری در حل مسائل روزمره جهان‌بینی هیچ‌یک از متفکران ایرانی را شکل داده است؟


در این جلسه دکتر میرسپاسی با تکیه بر مطالعاتشان در آثار محمد غزالی، فیلسوف مشهور ایرانی قرن پنجم هجری، ادعا می‌کند او توجه خاصی به تحلیل منطقی و دانش پژوهی بی‌طرفانه داشته است. برخلاف این نگاه رایج که غزالی را یک مسلمان و مجتهد ارتودوکس می‌داند میرسپاسی معتقد است در آثار غزالی نگاهی عمل‌گرایانه و جهان‌وطنانه دیده می‌شود که در آن استقلال از مذهب در ابعاد مختلف زندگی و نگاه علمی به معنای امروزی آن دیده می‌شود.

 

دکتر میرسپاسی صحبت خود را با سلام و تشکر از دست‌اندرکاران شروع کردند. ایشان سپس به معرفی کتاب خود، که بحث امروز فشرده‌ای از مطالبش است، پرداختند و توضیح دادند که این کتاب یک بازنمایی معاصر از یک متن کلاسیک است.[1]


  1. سخنرانی دکتر علی میرسپاسی:


مارک بلوخ، مورخ فرانسوی در سال ۱۹۴۹ کتابی منتشر کرد با عنوان "پیشه‌ی مورخ" (عنوان انگلیسی: The Historian’s Craft). این کتاب به فارسی نیز ترجمه شده است.[2]


نقل قول‌هایی از مارک بلوخ:

·         «ما گذشته را با این هدف مطالعه می‌کنیم که درک جدیدی از سنت‌های گذشته بسازیم و از این طریق رابطه‌ی آن‌ها را با زمان حال بفهمیم.
·         یک محقق نمی‌تواند متون تاریخی را بدون در نظر گرفتن زمینه‌ی تاریخی آن‌ها، یعنی زمان و مکان تولید و شاید دریافت آن‌ها، به طور منطقی تفسیر کند.
·         متون کلاسیک به شکل ویژه‌ای جزء جدایی‌ناپذیر بحث‌های روشن‌فکری معاصر هستند و باید به همین ترتیب شناخته شوند.
·         عدم درک زمان حال به طور مرگ‌باری از جهل نسبت به گذشته متولد می‌شود، اما تلاش برای درک گذشته در حالی که چیزی از زمان حال ندانید هم امری بیهوده است.»

در مورد بحث ما نیز همین مسائل صادق است. اگر ما ایرانیان در این تاریکی فکری قرار داریم و نمی‌دانیم چرا به این نقطه رسیده‌ایم دقیقا به خاطر این معضلی است که بلوخ آن را مطرح می‌کند.


پس، بر این اساس، برای رسیدن به درکی بهتر از گذشته خود در ایران، و رسیدن به راه حل هایی برای امروز و آینده، بحث درباره کتاب "کیمیای سعادت" غزالی را آغاز می‌کنیم. بنابراین، ما باید بستری که این کتاب در آن‌جا تولید شده است را بشناسیم.


 نگاه امروزی به غزالی را از طریق دو نقل‌قول از دو فرد شناخته شده در تاریخ معاصر ایران بررسی می‌کنیم.

1-     آیت‌الله خمینی: «مشکل کلام غزالی این است که فقه را به عنوان علم دنیوی طبقه‌بندی می‌کند و فقها را عالمان امور دینی می‌داند.»[3]
2-     صادق زیباکلام:‌ «...در جریان آشنایی‌ام با غزالی با شکل دیگری از نگاه به شریعت آشنا شدم. رویکردی که چندان اصراری بر روی عقل، علم، فلسفه و سایر معرفت‌های بشری برای فهم یا اثبات دین نداشت و در عوض تأکیدش بر روی دل، اطاعت، تسلیم و بالاتر از همه ایمان و تعبد بود. نگاه سنت‌گرایان و غزالی مرا مجذوب و شیفته‌ی خود کرد. بماند اینکه بعدها دریافتم که گره زدن دین به عقل انسان‌ها دانشمندان را از نظر معرفت‌شناسی با چه اشکال بنیادینی روبه‌رو خواهد کرد.»

در اینجا دو نوع نگاه به غزالی داریم که هر‌یک به شکلی درست‌اند. البته خمینی معتقد است که دلیل این نگاه غزالی این است که او شناخت درستی از اسلام ندارد! اما، زیباکلام معتقد است که شناخت دین از نوعی خودمختاری معرفتی برخوردار است و نمی‌توان در شناخت دین از "حوزه‌های غیردینی" (مثلا علم امروزی) استفاده کرد. دکترسپاسی در ادامه توضیح میدهد که با هر دوی این نگاه ها به تفکر غزالی مخالف است.


در ادامه، دکتر میرسپاسی توضیح میدهد که "اکنون من می‌خواهم غزالی را با شناخت خودم تفسیر کنم و سپس به این نقل‌قول‌ها برخواهم گشت". پس، به شکل خلاصه‌ای مهم‌ترین وقایع این دوره (دوره زندگی غزالی) را مرور می‌کنیم، موضوعی که به دو فصل از کتاب مربوط است.


پروژه‌ی غزالی نوعی تحول در دانش زمان خودش در جهان اسلام، در زمان حکومت عباسی و سلجوقی  بود. در این دوره ما با بحران عباسیان، سلجوقیان و حضور فاطمیان روبه‌رو هستیم. بحرانی که مسلمانان را برای اولین‌بار با تکثر سیاسی مواجه می‌کند.  


غزالی پس از اینکه از نظامیه خارج می‌شود و پس از سفر دوباره به خراسان برمی‌گردد متوجه می‌شود که زمانه عوض شده است. او متوجه می‌شود که علاوه بر اسلام حکومت عباسی در این دوره اسلام‌های حاشیه‌ای هم داریم که البته خود غزالی به نوعی جزو همین اسلام‌های حاشیه‌ای است. این بحث مدخلی‌ست برای معرفی کتاب کیمیای سعادت.


این کتاب در اواخر عمر غزالی نوشته شده است. در این دوره او هیچ شغل حکومتی‌ای ندارد. دنیای اسلام را در یک بحران می‌بیند. در این دوره او در خراسان زندگی میکند. این کتاب که به فارسی نوشته شده است پاسخی‌ست به این بحران. این کتاب برای مردم عادی فارسی‌زبان، البته باسواد، نوشته شده است.


کارل هیلبراند در مقاله‌ای درباره‌ی این موضوع صحبت می‌کند که چرا این کتاب و کتبی از این دست به فارسی نوشته شده‌اند. او می‌گوید: «زبان فارسی در این دوره در حال تجربه‌ی یک رنسانس است


میرسپاسی توضیح میدهد که شیوه‌ی استدلال غزالی در کیمیای سعادت به این گونه است:

·         پرسش‌های اصلی او درباره‌ی زندگی در این دنیاست، از جمله تجارت، مسافرت، هنر، خانواده و مسائل اخلاقی.

·         در این کتاب راجع به هر موضوعی که صحبت می‌کند با حوصله انواع استدلال‌ها را مطرح می‌کند. نکته‌ای که من به آن تکثر استدلال می‌گویم. استدلال‌هایی از قرآن و کتب آسمانی و پیامبران دیگر و حتی ادیان غیر‌ابراهیمی و به خصوص ادیان هندی در این کتاب به چشم می‌خورد.

·         تأکید بر تفاوت امور دینی و امور دنیوی. پروژه‌ی اصلی غزالی در کتاب کیمیای سعادت این است که این دو حوزه را از هم متمایز کند و ابزارهای شناخت در امور دنیوی و امور دینی را تعیین کند.


کیمیای سعادت با شناخت خدا و تعریف مسلمان خوب شروع می‌شود. سپس بحث کتاب به اینجا می‌رسد که این دو حوزه‌ی دین و دنیا خودمختاری دارند، اما در عین حال برهم اثرگذارند. آن چیزی که "قلب" به عنوان جایگاه امور دینی و "عقل" به عنوان جایگاه امور دنیوی را در کنار هم نگاه می‌دارد بدن انسان است. غزالی معتقد است که این اخلاق (Ethics) است که اساس اسلام است و "فقه" دانش دستورات دینی برای این دنیاست. او می‌گوید شناخت خداوند از شناخت خود شروع می‌شود و انسانی که امور دنیوی را به خوبی نشناسد نمی‌تواند امور دینی را به درستی بشناسد.


سپس، دکتر میرسپاسی نقل‌قولی از کتاب کیمیای سعادت بیان میکند: «اگر با پزشکی و قانون آشنا باشید پزشکان و قانون‌نویسان را می‌شناسید. برای شناختن پیامبر اسلام هم بایستی مفهوم نبوت و وحی را بشناسید. پیامبر اسلام در بالاترین درجات دعوت نبوی قرار دارد و، درست همان‌گونه که ستاره‌شناس واقعیت‌های بزرگ‌تر اما ناملموس جهان را می‌بیند، پیامبر که در بالای تقسیم کار الهی نشسته است پایان جهان را در روز آخر می‌بیند.»


او پیامبر بودن را یک مرحله‌ی عالی‌تر از داشتن علم می‌داند که البته "اراده‌ی خداوند" هم در این موضوع دخیل است.


دکتر میرسپاسی نقل‌قولی دیگر از کتاب کیمیای سعادت بیان میکند: «قدرت دانش ترکیبی از علوم و صنایع همراه با درک محتوای کتاب‌ها -هندسه، ریاضیات، پزشکی، نجوم و علوم دینی- در کل یک نیروی تقسیم‌ناپذیر را تشکیل می‌دهد و زمینه‌ی ایجاد تمام دانش‌ها را فراهم می‌آورد. در واقع تمام جهان در درون این علوم قرار می‌گیرند و هر علم خاصی مانند دانه‌ی شنی‌ست در بیابان.»

بنابراین، یکی از مهمترین نکاتی که غزالی بر آن تأکید میکند این است که کسب دانش از طریق آموزش "روش علمی" اتفاق می افتد.


این نگرش غزالی را شاید بتوان با آنچه امروزه در فلسفه علم بعنوان "روش علمی" شناخته میشود نزدیک دانست. روش علمی یک فرآیند سیستماتیک برای بررسی و توضیح عینی پدیده هاست. این فرآیند شامل مراحل زیر است:

-          مشاهده و پرسیدن سوال

-          فرمول‌بندی یک فرضیه قابل آزمایش

-          انجام آزمایش برای آزمودن فرضیه

-          تحلیل یافته ها و نتیجه‌گیری

-          به اشتراک‌گذاری یافته‌ها برای بازبینی و بازتولید

تکررِ این فرآیند (روش علمی)، دانش علمی قابل اعتماد و قابل بازتولید ایجاد می‌کند.

 

به گفته دکتر میرسپاسی، غزالی در کل بسیار عمل‌گرا (Pragmatist) است. به نظر غزالی "کیمیای سعادت" کسب دانش است. برخلاف نظر فقها که می‌گویند دلیل انحطاط اسلام این است که مسلمانان اسلام را خوب نمی‌شناسند، او می‌گوید ما به همان اندازه علوم دنیوی را هم نمی‌شناسیم. پس، مشکل دنیای اسلام شیوه‌ی کسب دانش است. او به شکل رادیکالی منتقد نظام آموزشی آن دوران (نظامیه‌ها و...) بود. او چندین نگرانی بزرگ در این زمینه داشت.


یکی اینکه نظامیه‌ها تحت تأثیر فرقه‌گرایی (Sectarianism) آن دوران بودند. او منتقد شیوه‌ی ارتودوکس فقها در شیوه‌ی کسب دانش بود. کیمیای سعادت به نظر او اصلاح نظام آموزشی آن زمان بود. تحولی که او به دنبالش می‌گشت تحولی‌ست که هم شیوه‌ی کسب علوم دنیوی و نگاه به آن را تغییر دهد و هم شیوه‌ی آموزش علوم دینی را متحول کند. غزالی در حال نقد نهادی مدرسه ها، نظامیه‌ها و علماست.


یکی از فصول این کتاب به بررسی کتاب "فرار از مدرسه"‌ی عبدالحسین زرین‌کوب پرداخته است.[4] همان‌طور که از عنوان این کتاب پیداست، زرین‌کوب اساس کتاب خود را بر این نقد نهاد آموزش توسط غزالی قرار داده است.


در پایان، دکتر میرسپاسی اشاره میکند که ابراهیم موسی، استاد اسلام شناسی که بر نگرش غزالی پژوهش های گسترده ای کرده است، در کتاب خود می‌گوید درست است که غزالی حدی از خودمختاری برای این دو حوزه‌ی دین و دنیا قائل است، اما آن چیزی که این دو را به هم متصل می‌کند یک فضای سوم است که او نام آن را دهلیز می‌گذارد.[5]

 

  1. گفتگوی دکتر حسین کمالی با دکتر علی میرسپاسی:

دکتر کمالی بحث خود را با توضیحی کوتاه درباره‌ی تاریخچه فلسفه منطق در جهان اسلام و ایران شروع کردند.

کمالی توضیح میدهد که پیشگام وارد کردن مباحث منطقی به معنای تخصصی آن در تاریخ دوران اسلامی عبدالله بن مقفع یا همان روزبه بن دادویه با کتاب "ادب ‌الصغیر و ادب‌ الکبیر" خود بود. بعد از آن بخش منطق کتاب "شفا"ی ابن سینا که مهم‌ترین کتاب در حوزه‌ی منطق در جهان اسلام است نوشته می‌شود. هردوی این کتاب‌ها به زبان عربی هستند. در زبان فارسی بخش منطق در کتاب "دانشنامه‌ی علایی" ابن سینا و کتاب "اساس الاقتباس" خواجه نصیر طوسی درباره‌‌ی منطق هستند. بعد از خواجه نصیر شاگرد او قطب‌الدین شیرازی در کتاب "درة‌ التاج لقرة‌ الدیباج" که دایرة‌المعارفی درباره‌ی دانش‌های زمان است بخش مهمی را به منطق اختصاص داده است.


در دوران مدرن، در زبان فارسی توجه به منطق احیا شد. در صدر منطق‌دانان جدید ایران باید از مرحوم شهابی و کتاب "رهبر خرد" نام برد. کتاب "مدخل منطق صورت" از دکتر غلام‌حسین مصاحب هم اهمیت دارد. در دوران معاصر دو کتاب مهم از دکتر ضیاء موحد درباره‌ی منطق نوشته شده است.


اما، در رابطه با کتاب دکتر میرسپاسی درباره غزالی، دکتر کمالی توضیح میدهد که فصل اول کتاب به احوال رودکی می‌پردازد. ۳۰ صفحه از فصل دوم به غزالی‌شناسی در جهان غرب می‌پردازد. در فصل سوم مسئله‌ی جنبه‌ی سیاسی ابهام بررسی شده است. در فصل چهارم مشکل راست‌کیشی (ارتودوکسی) در جهان اسلام و مطالعات اسلامی بررسی شده است. فصل پنجم درباره‌ی فرار از مدرسه به عنوان راهی برای اصلاح دینی و فصل ششم درباره‌ی خوانش جهانی غزالی است. فصل آخر کتاب که درباره‌ی اخلاق عملی غزالی صحبت می‌کند عنوانی دارد که می‌تواند جایگاه کتاب دکتر میرسپاسی را در میان کتاب‌هایی که درباره‌ی غزالی نوشته شده است نشان دهد. در عنوان اصلی این فصل (A Cosmopolitan Reading of Ghazali) کلمه‌ی Cosmopolitan کلمه‌ایست که ترجمه‌ی آن به فارسی دشوار است. گاهی این کلمه به جهان‌وطن ترجمه شده است، اما این ترجمه رایحه‌ی نامناسبی در زبان فارسی پیدا کرده است! Cosmopolitan عنوان کسی‌ست که جهانی می‌زید و جهانی فکر می‌کند و محدود به یک فکر یا مکان نیست. دکتر میرسپاسی خود نمونه‌ای برای این عنوان هستند.


در ادامه، دکتر کمالی سؤالاتی از دکتر میرسپاسی در رابطه با موضوع سخنرانی ایشان مطرح میکند:

1.      ایشان منظور خودشان از جهان‌وطن را بیان کنند.

2.      غزالی به چه معنا منتقد عباسیان است؟

3.      نزد غزالی بیش از اینکه تفکیک میان دین و دنیا مطرح باشد، تفکیک میان دنیا و آخرت مطرح است. از ایشان می‌خواهم درباره‌ی تفکیک میان دین و دنیا نزد غزالی بیشتر توضیح دهند.

4.      آیا شما هم بر این عقیده هستید که مقوله‌ی برساخته‌ای با عنوان اسلام ارتودوکس ساخته و پرداخته‌ی مستشرقان و دارای اغراض سیاسی (مثل استعمار) است؟


دکتر کمالی قبل از اینکه دکتر میرسپاسی پاسخ دهند دو نکته دیگر درباره‌ی اهمیت کار ایشان می گویند. یکی اینکه ایشان با غزالی از نگاه یک جامعه‌شناس، و "جامعه‌شناس دینِ" آگاه به مسائل امروزی درگیر شده‌اند. اما، ابراهیم موسی از جنبه‌ی فلسفی با غزالی برخورد کرده‌ است. و اهمیت دیگر این کتاب معرفی منابعی‌ست که به فارسی درباره‌ی غزالی نوشته شده است.


دکتر میرسپاسی در پاسخ بیان می کند که درباره‌ی مفهوم Cosmopolitan یا "جهان وطن" باید بگویم که می‌توانیم این را ببینم که غزالی در زمانی که کتاب کیمیای سعادت را می‌نوشت با مسائلی درگیر بود که قبل از آن این مسائل را نداشت. او تأکید می‌کند که اهمیت دادن به تکثر در دنیای اسلام بسیار مهم است. این کتاب به فارسی نوشته شده است و در آن همان‌طور که گفته شد تکثر استدلال وجود دارد. پس، استفاده از مفهوم "جهان‌وطن" در این کتاب برگرفته از این نگرش غزالی است. البته استفاده از این مفهوم همچنین به این معناست که من دارم یک "تفسیر جهان‌وطنانه" از غزالی ارائه می‌دهم.


درباره‌ی تفکیک میان دین و دنیا باید این را بگویم که به نظر من این دو مفهوم به ما بیشتر کمک می‌کند. آقای دکتر سروش هم در بحث خود درباره‌ی این تفکیک صحبت کرده‌اند.


درباره‌ی اسلام ارتودوکس باید این را بگویم که در زمان غزالی صحبت از "اسلام ارتودوکس" بی‌معناست. باید توجه کرد که وقتی می‌گوییم "اسلام ارتودوکس" از اسلام در کدام منطقه‌ی جغرافیایی داریم صحبت می‌کنیم؟


در قرن ۱۸ و ۱۹ دو مسئله درباره‌ی شرق‌شناسان وجود دارد. یکی اینکه آن‌ها به یک قرون وسطی باور دارند. آن‌ها مدام به این فکر می‌کنند که چرا شرق نتوانست مانند غرب پیشرفت کند و مدام اسلام را باعث انحطاط شرق می‌دانستند. غزالی هم چون کتابی در نقد فلسفه‌ی غرب نوشته است مورد این اتهام واقع شد. 

 

  1. بحث میزگرد:


در ادامه، با پایان گفتگوی دکتر کمالی و دکتر میرسپاسی، امین فیض‌پور، پس از تشکر از این دو میهمان برنامه، سؤالی را مطرح میکند. او میپرسد که "آیا غزالی آن‌قدر ذهن بازی داشته که اگر یافته‌ای علمی در تناقض با باور دینی‌اش باشد آن را کنار بگذارد و آن یافته‌ی علمی را بپذیرد؟"

دکتر میرسپاسی: نه. غزالی خود را یک متفکر مسلمان به معنای موسع کلمه می‌داند، که فکر می‌کند دنیای اسلام رو به انحطاط است چون به علم و نهاد‌های آموزشی اهمیت نمی‌دهد. البته، او معتقد است که در نهایت همه‌ی این بحث برای هدفی والاتر (شناخت خدا) است و به معنای امروزی آن "ذهنی باز و سکولار" نداشته است.

 

 دکتر فیض‌پور پس از تشکر از دکتر میرسپاسی به یکی از حضار در نشست میکرفون دادند تا سؤال خود را مطرح کنند.

 

سؤال مخاطب: آیا شما معتقدید که در جهان اسلامی می‌توان به الگوی عقلانیتی که به این جهان بپردازد دست یافت؟

آیا پروژه‌ای که شما در کتاب خودتان دارید ادامه‌ی پروژه‌ی "روشن‌فکری مذهبی" دهه‌ی هفتاد ایران است؟

 

دکتر میر‌سپاسی: پاسخ من به هردو پرسش شما نه است. درسی که ما از غزالی می‌گیریم این نیست که بیاییم و اسلام را مدرن و عقلانی کنیم. بسیاری از روشن‌فکرهای دینی هم الان به این نتیجه رسیده‌اند که این عمل ممکن نیست چون دین را باید در بستر خودش فهمید.

 

امین فیض‌پور، پس از تشکر از هردو مهمان و حاضرین، نشست را به پایان برد.

 

  1. معرفی میهمانان:

علی میرسپاسی استاد مطالعات خاورمیانه و جامعه‌شناسی و همچنین رئیس مرکز مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه نیویورک است. زمینه‌های پژوهشی میرسپاسی نظریه‌های اجتماعی مدرنیته، تاریخ روشنفکری ایران، اسلام سیاسی، تفکر مدرن اسلامی و جامعه شناسی مذهب است.

حسین کمالی متخصص شیعه‌شناسی و گفت‌وگوی میان مکاتب اسلامی در دانشگاه بین‌المللی هارتفرد است. قبل از اخذ دکترا (۲۰۰۴) و کارشناسی ارشد (۲۰۰۱)، هر دو در تاریخ از دانشگاه کلمبیا، او مدرک کارشناسی ارشد خود را در ریاضیات، آمار و تحقیقات عملیاتی از دانشگاه نیویورک دریافت کرده بود. مدرک کارشناسی او در رشته‌ی مهندسی برق و کامپیوتر از دانشگاه شهید بهشتی ایران است.


[1] Mirsepassi, Ali and Fernèe, Tadd Graham. The Intellectual Thought of Al-Ghazālī. Cambridge University Press, 2024.

[2] بلوخ، مارک. پیشه‌ی مورخ. نشر ثالث، ۱۴۰۳.

[3] خمینی، روح‌الله. شرح چهل حدیث (اربعین حدیث). مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۲.

[4] زرین‌کوب، عبدالحسین. فرار از مدرسه. نشر امیرکبیر، ۱۴۰۲.

[5] Moosa, Ebrahim. Ghazali And The Poetics Of Imagination, The University of North Carolina Press, 2005.



 
 
 

2 Comments


Page Dang
Page Dang
2 days ago

https://go99com.site/ là nền tảng giải trí trực tuyến hấp dẫn, trải nghiệm tiện lợi, an toàn và hiện đại.

Like

Chan Yeo
Chan Yeo
4 days ago

https://78wintx.com/ – là nền tảng giải trí trực tuyến đa dạng. Đem đến trải nghiệm an toàn, tiện lợi và hiện đại

Like

© The Iran Circle, 2024. All rights reserved.

bottom of page