top of page

بررسی ریشه های پوپولیسم در ایران

Updated: Dec 30, 2022

اکتبر 2019، علیرضا رئیسی (دانشگاه نورث ایسترن)


چکیده: پیدایش پوپولیسم امروزه پدیده ای جهانی محسوب میشود. رهبران پوپولیست در گستره وسیعی از امریکا و دموکراسی های اروپایی تا کشورهای در حال توسعه آسیایی و امریکای لاتین مشغول حکمرانی هستند. پژوهشگران و تحلیل گران در حوزه های گوناگون نظریه های متفاوتی برای تبیین این پدیده ارائه داده اند. آیا این نظریه ها قابلیت توضیح پوپولیسم در ایران را دارند؟ کدامیک از آنها توضیح دقیق تری برای ریشه های پوپولیسم ایرانی ارائه میدهد؟ این گفتار به دنبال یافتن تبیینی برای پیدایش پوپولیسم ایرانی در سالهای اخیر است. بر اساس تحلیل برخی داده های موجود نظریه های متفاوت در تبیین پوپولیسم در ایران بررسی میشود. در انتها تلاش میشود با بهره گیری از ادبیات رایج در حوزه مطالعات پوپولیسم و رفتارجمعی تحلیل بدیلی برای ریشه یابی پوپولیسم در ایران ارائه شود.


گزارش:

در این جلسه از حلقه ایران دکتر علیرضا رئیسی به توضیح تحقیقی پرداخت که در سال های گذشته بعنوان بخشی از رساله ی دکترای خود بر روی آن مطالعه کرده است. در مقدمه ی این سخنرانی بیان شد که باید در نظر داشت که علیرغم مطالعات مشابه در کشورهای غربی که بر اساس نظرسنجی های دقیق انجام می شوند، این مطالعه در جمع آوری داده با چالش هایی روبرو بوده است. این چالش ها ناشی از سختی انجام نظرسنجی های دقیق در ایران به دلایل متنوع هستند. بنابراین، محقق ناچار به استفاده از داده های مرکز آمار ایران در این تحقیق بوده است. وی در ابتدا نظریه های مختلفی را که در مطالعات علوم سیاسی برای بررسی پدیده پوپولیسم استفاده می شوند مطرح کرده، نظریه ای را که معقول ترین تطابق را با شرایط خاص ایران دارد انتخاب کرده و در نهایت با استفاده از داده های جمع آوری شده از انتخابات های 1384 و 1392 (بعنوان نقاط عطف در پیدایش و افول پوپولیسم) اعتبار و نتایج این نظریه را مورد بررسی قرار داده و ارائه می­کند. دکتر رئیسی همچنین تصریح کرد که این تحقیق بدون تلاش برای ارزش گذاری اخلاقی بر پوپولیسم انجام شده است.


یکی از تئوری های مرسوم برای توضیح پدیده پوپولیسم در کشورهای صنعتی و دموکراسی های غربی تئوری "تشویق یا تنبیه" (reward or punishment) است. این تئوری بیان میکند که رای دهندگان حزبی را که در قدرت قرار دارد در نتیجه عملکرد آن در سال های اخیر با رای خود (به همان حزب یا حزب رقیب) تشویق یا تنبیه می کنند. بعنوان مثال نتیجه انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 در آمریکا یکی از موارد پیروزی کاندیدای پوپولیست از جناح راست در برابر کاندیدای جناح چپ بود. عواملی که در این نظریه بر رای گرفتن کاندیدای پوپولیست تاثیرگذار یافته شده اند عبارتند از نابسامانی اقتصادی، واکنش فرهنگی، تنش بین پاسخگویی و مسئولیت، و حزب گرایی منفی. هرچند این عوامل بطور پایه ای در مورد دموکراسی های غربی با ساختار حزبی توسعه یافته و ریشه دار تعریف شده و لزوماً در مورد سیستم های استبدادگرا در کشورهای خاورمیانه بطور مستقیم قابل استفاده نیستند.


در مورد کشورهای در حال توسعه (با رژیم های استبدادی) معمولاً این عوامل بطور خاص تأثیرگذار دیده شده اند: دشواری اقتصادی (عموماً ناشی از سیاست های اصلاح بازار) و مشروعیت رژیم در نزد مردم (که می تواند با ارائه یک کاندیدای پوپولیست و خرید آراء مردم بهبود یابد). بعنوان مثال پیدایش موجی از پوپولیسم چپ گرا در کشورهای آمریکای لاتین در دهه 1980 را نتیجه اصلاحات بازار و بحران مالی در این کشورها –که باعث افزایش نابرابری و فقر شد- دانسته اند. در مورد خرید مشروعیت برای رژیم با توزیع منافعی در بین مردم میتوان به کشورهای خاورمیانه و بطور خاص برخی سیستم های استبدادی شکل گرفته پس از بهار عربی اشاره کرد. هرچند در رابطه با ایران، این عوامل برای توضیح پیدایش پوپولیسم کافی به نظر نمیرسند، چرا که در سال 1384 که این پدیده در ایران به اوج خود رسید کشور در یک شکوفایی اقتصادی بی سابقه به سر میبرد و در سال 1392 که کاندیدای تعادل گرا به پیروزی رسید و پوپولیسم دچار شکست شد کشور در یک بحران اقتصادی قرار داشت.

پدیده پوپولیسم در کتاب های مرجع به سه صورت تعریف شده است: 1- بعنوان یک استراتژی سیاسی برای شکست رقیب در انتخابات، 2- بعنوان یک پدیده فرهنگی-اجتماعی و 3- بصورت مجموعه ای از ایده ها. در این مطالعه، دکتر رئیسی از تعریف سوم استفاده کرده به این صورت که پوپولیسم را یک نیمه-ایدئولوژی دیده است که در آن جامعه به دو طبقه "مردم خالص" و "حاکم فاسد" تقسیم بندی میشوند، و رهبران پوپولیست در تلاش هستند که این طبقه حاکم را شکست داده و مردم را به حق خود برسانند. این تعریف به این دلیل استفاده شده است که به نظر میرسد با روند رخداد پوپولیسم در ایران تشابه زیادی دارد.


بررسی کیفی سخنان محمود احمدی نژاد در سال 1384 پیش از رأی آوردن او در انتخابات نشان دهنده پنج محور مشخص است: حمله به "طبقه اشراف" که در آن زمان هدف آن هاشمی رفسنجانی و خانواده او بودند، انتقاد صریح از سیاست های اصلاح اقتصادی در دوره خاتمی (ادعای تقدم عدالت بر توسعه)، سیاست های توزیعی (آوردن پول نفت بر سر سفره مردم)، بازگشت به روحیه انقلاب و توجه به جوانان. در مقابل هاشمی رفسنجانی کاندیدای دیگر ریاست جمهوری خود را اعتدال گرا معرفی میکرد. در این تحقیق، بطور کمّی بررسی شده است که رابطه این عوامل با رأی آوردن احمدی نژاد در سال 1384 چه بوده است. بعنوان مثال، بر اساس تئوری های موجود، سیاست های اصلاح اقتصادی میتواند موجب شود که اشخاص تحصیلکرده موقعیت های شغلی بهتری پیدا کنند. بنابراین، انتظار میرود که ارتباط مستقیم و استواری بین تحصیلکردگان دانشگاهی در سال 1384 و رای دهندگان به هاشمی رفسنجانی وجود داشته باشد. هرچند، داده های بررسی شده درست عکس این مسئله را نشان میدهند. یعنی تحصیلکردگان دانشگاهی بیشتر به احمدی نژاد رأی دادند. علاوه بر این، فرضیه دیگر این بود که طبقات روستایی و کشاورز بیشتر به احمدی نژاد رأی داده باشند. هرچند داده ها نشان میدهند که طبقات شهرنشین 5 برابر محتمل تر بوده است که به احمدی نژاد رای داده باشند. از جهت دیگر، مشاهده شده است که طبقات محافظه کار جامعه احتمال بالاتری در رای دادن به احمدی نژاد داشته اند، همانطور که انتظار میرفته است. علاوه بر این، طبقه کارگر 4 برابر محتمل تر بوده است که به احمدی نژاد رای داده باشند. بنابراین، بعضی از فرضیات قبلی با داده ها هماهنگی دارند و بعضی دیگر در تناقض با داده های موجود هستند.


در تحلیل و توضیح این مشاهدات میتوان به نظریه های رفتار انتخاباتی رجوع کرد. این نظریه ها معمولاً رفتار انتخاباتی را بر دو دسته تقسیم میکنند: رفتار سوسیوتروپیک (جامعه محور) که در آن مردم بر اساس درک شرایط اقتصادی جامعه رای میدهند و رفتار پاکت بوک (جیب محور) که در آن معیار رأی مردم نگاه به شرایط مالی خود است. شاید با استفاده از رفتار انتخاباتی جیب محور بتوان تناقض موجود در پوپولیسم ایرانی را توضیح داد. به این صورت که در سال های پس از انقلاب توجه خاصی به روستاها شده است و شاخص های توسعه روستایی رشد قابل توجهی داشته اند. بنابراین، دور از انتظار نیست که روستاییان با احتمال بالاتری به هاشمی رفسنجانی رای داده باشند. بنابراین، پوپولیسم احمدی نژاد در مورد جامعه روستایی به این دلیل کارکرد نداشته است.


بررسی داده های مربوط به انتخابات های 1388 و 1392 نشان میدهد که در این سال ها، بر خلاف انتخابات 1384، طبقه تحصیلکرده دانشگاهی به احمدی نژاد رای نداده اند. در سال 1392 این طبقه بطور قابل توجهی به روحانی رای دادند. این رفتار انتخاباتی (که متفاوت به رفتار انتخاباتی سال 1384 بوده است) با توضیح "جامعه محور" تطابق دارد و نشان دهنده تغییر دیدگاه در رأی دهندگان است. پیش از این اشاره شد که عدم وجود حزب گرایی در کشورهای در حال توسعه توضیح پوپولیسم را با مشکل و پیچیدگی مواجه میکند. هرچند، در این کشورها حزب گرایی در حال توسعه و تکامل است. در سال 1384، شاید برای مردم ایران تفاوت بین چهره ای مانند احمدی نژاد و خاتمی زیاد ملموس نبود. اما در طی 8 سال ریاست جمهوری احمدی نژاد جامعه آموخت که تفاوت بین یک "اصولگرا" و یک "اصلاح طلب" چه چیزی میتواند باشد. در نتیجه این مسئله تفکر حزبی به آرامی در مردم شکل گرفت. این میتواند باعث تغییر رفتار انتخاباتی مردم ایران در طی این سال ها و واکنش متفاوت آن ها نسبت به پوپولیسم بوده باشد.


معرفی: علیرضا رئیسی در دانشکده مطالعات حرفه ای دانشگاه نورث ایسترن تدریس می کند. او مدرک دکترای خود را در علوم سیاسی و سیاست گذاری عمومی از دانشگاه ایالتی کنت دریافت کرده است. تحقیقات او در زمینه های اقتصاد سیاسیِ مقایسه ای، سیاست گذاری عمومی، توسعه بین المللی و روش های تحقیق در علوم اجتماعی ست.

31 views0 comments
bottom of page