جواد صالحی اصفهانی
دانشکده اقتصاد، دانشگاه صنعتی ویرجینیا
سخنران این جلسه حلقه ایران، دکتر جواد صالحی اصفهانی، در ابتدا به بیان برخی از انگیزه های تحقیق خود درباره تأثیر عوامل خارجی (تحریم و پاندمی) بر اقتصاد ایران پرداخت. او در این باره به بحث برانگیز بودن مسئله اقتصاد ایران و نقد گفتمان "فروپاشی اقتصادی" پرداخت که در سال های اخیر مطرح بوده است. دکتر صالحی بر این باور است که این گفتمان که اقتصاد ایران نزدیک به فروپاشی بوده و به سرعت به این سمت پیش می رود دقیق نیست و تنها موجب یأس در جامعه و ناکارآمدی مضاعف میشود. او این گفتمان را ساخته و مویّد کمپین فشار حداکثری (سیاست دولت ترامپ) بر ایران و، بیش از حمل محتوای صحیح علمی، آن را دارای انگیزه های سیاسی جهت تحت فشار قرار دادن دولت ایران می داند. از این جهت مهم است که به مطالعه عوامل خارجی موثر بر اقتصاد ایران پرداخته شود تا صحت چنین گفتمان هایی بررسی شده و طرز فکر صحیح در این باره معین شود.
در توضیح اینکه چطور ممکن است استفاده از داده ی اشتباه، یا تحلیل نادرست از یک سری داده، اطلاعات اشتباهی به ما بدهند، یک نمودار منتشر شده توسط بی بی سی فارسی نشان داده شد که از مرکز داده های بانک جهانی گرفته شده بود و سرانه تولید ناخالص داخلی ایران و ترکیه را با هم مقایسه کرده و ایران را بطور کلی در سال های بعد از انقلاب بسیار ضعیف تر از ترکیه نشان می داد. در این باره بیان شد که اگرچه این داده درست است، بانک جهانی چند نسخه مختلف از همین نمودار را داراست و این نسخه ی خاص نشان دهنده همه حقیقت نیست، چرا که وقتی بانک مرکزی ایران این داده را گزارش کرده آن را با استفاده از نرخ تورم اصلاح میکند. در مقابل میتوان به نمودار دیگری برای مقایسه وضع اقتصادی ایران و ترکیه در سالهای بعد از انقلاب نگاه کرد که تصویر واقعی تری ارائه میکند. این نمودار حاوی داده های مرتبط با توازن قدرت خرید با نرخ دلار آمریکاست که ایران و ترکیه را تا سال 2010، که تحریم های نفتی و تحریم بانک مرکزی شروع میشود، بسیار شبیه به هم نشان میدهد و پس از آن ایران از این بابت دچار افت شدید شده و حدود 1 تریلیون دلار ضرر کرد. علاوه بر این، نموداری از تغییرات میزان اشتغال به تفکیک بخش های مختلف اقتصاد (خدمات، صنعت و کشاورزی) ارائه شد که نشان دهنده رشدی با نرخ پایین در سال های بعد از 2010 بود، که در سال 2019 با رخداد پاندمی در بعضی بخش ها، بخصوص بخش تولید صنعتی، دچار آسیب جدی شده است.
در ادامه به بررسی جزیی تر تأثیر پاندمی کووید بر اقتصاد ایران پرداخته شد و به این منظور آمار مبتلایان و مرگ و میر در ایران با ترکیه، آمریکا و اسپانیا مقایسه شد. در مقایسه ایران و ترکیه (بعنوان کشوری که شرایطی نزدیکتر به ایران دارد) دیده می شود که، در ابتدای شیوع بیماری، وضعیت ایران و ترکیه مشابهت زیادی داشته است و هر دو کشور به خوبی موفق به کنترل شیوع بیماری و مرگ و میر ناشی از آن شدند. اما در ادامه ترکیه با توجه به عدم وجود تحریم ها و وضعیت اقتصادی باثبات توانست فواصل اجتماعی را به نحوی کنترل کند که شیوع کووید تحت کنترل بماند. هرچند ایران به دلیل فشارهای ناشی از تحریم از اواخر می 2020 مجبور به بازگشایی اکثر فعالیت های اقتصادی شد که این مسئله باعث بازگشت شیوع بیماری و افزایش چشم گیر آمار مرگ و میر بود. در مقایسه ایران با آمریکا و اسپانیا نیز چنین روندی مشاهده می شود.
دکتر صالحی همچنین به توضیح تأثیر شوک های وارد شده به اقتصاد ایران بر استانداردهای زندگی پرداخت و برای این منظور به تغییر میزان تولید ناخالص داخلی و اشتغال در دهه های اخیر اشاره کرد. نمودارهای نشان داده شده برای تولید ناخالص داخلی بر اساس نفت و تولید غیرنفتی نشاندهنده رشد تا سال 2010 بوده که از آن پس در اثر تحریم ها دچار انقباض میشود. پس از آن رشد دوباره از حدود سال 2013 تقریباً همزمان با آغاز به کار دولت روحانی و به نتیجه رسیدن برجام شروع شده و سرعت زیادی میگیرد تا اینکه در سال 2017 با بازگشت تحریم های شدید آمریکا تولید ناخالص داخلی در هر دو بخش نفتی و غیرنفتی دچار افت میشود. هرچند نکته ی مثبت شایان ذکر این است که فارغ از این افت و خیزها در تولید ناخالص داخلی، فاصله بین تولید نفتی و غیرنفتی کاهش قابل توجهی داشته که برای رشد اقتصادی طولانی مدت مفید محسوب میشود. به لحاظ تغییر در نرخ اشتغال نیز، همانطور که قبلا اشاره شد، تحریم ها تأثیر منفی بر این فاکتور نداشته اند تا امسال که در اثر پاندمی کووید کاهش شدیدی مشاهده شده است.
تغییرات میزان اشتغال در بخش های مختلف اقتصاد ایران
در توضیح تأثیر تحریم ها و پاندمی بر تغییر نرخ اشتغال به بررسی تغییرات نرخ تورم در سال های اخیر اشاره شد. این بررسی نشان می دهد که نرخ تورم در ایران در سال های 2012 و 2013 دچار افزایشی شدید شده و سپس کنترل شد و پس از آن تحت کنترل ماند تا اینکه در سال های 2018 و 2019 دوباره در اثر تحریم های شدید نرخ تورم شدیداً افزایش یافت و سپس دوباره کنترل شد تا اینکه در سال جاری پاندمی کووید باز هم موجب افزایش نرخ تورم شده است. افزایش تورم در این بازه های زمانی به این دلیل اتفاق افتاده که بانک مرکزی در پاسخ به کاهش درآمدهای نفتی ناشی از تحریم ها مجبور به چاپ کردن پول شده تا از وارد آمدن ضربه ای بزرگتر به اقتصاد (مشابه وضعیت ونزوئلا) جلوگیری شود. در ادامه با نگاه به تغییرات نرخ ارز از سال 2000 به بعد میتوان رابطه تحریم ها با تغییر نرخ اشتغال در ایران را مشاهده کرد. از سال 2000 تا 2012 نرخ واقعی دلار در ایران (real effective rate)، بر خلاف نرخ اسمی (nominal rate)، کاهش یافته که این در اثر تزریق سود حاصل از فروش نفت به اقتصاد کشور بوده و موجب ارزان شدن تدریجی کالاهای وارداتی به ایران شد. در سال 2012 نرخ ارز دچار افزایش شده و سپس کنترل شد و در سال 2018 دوباره دچار افزایش شدید شد که تا به امروز و با اضافه شدن پاندمی به مسئله تحریم ها کنترل آن با موانع جدی روبرو بوده است. هرچند، به اعتقاد دکتر صالحی، این تغییرات در سال های اخیر که موجب افزایش نرخ دلار و گران شدن کالاهای وارداتی به ایران شده، از طرفی موجب افزایش اشتغال در بخش های اصلی اقتصاد ایران از جمله صنعت شده که پدیده ی سودمندی ست.
تغییرات نرخ اسمی و نرخ واقعی ارز
در ادامه به بررسی تغییر استانداردهای زندگی در طی دهه های اخیر پرداخته شد. به این منظور، نمودارهایی حاوی داده های مرتبط با قدرت خرید (PPP)، نرخ فقر، میزان اختلاف طبقاتی و تغییر نسبت جمعیت طبقات مختلف اجتماعی برای دهه های بعد از انقلاب نشان داده شد. بر اساس این داده ها، قدرت خرید در سال های پس از انقلاب به تدریج افزایش یافته و نرخ فقر که در زمان جنگ بالاتر رفته بود کاهش یافت و هر دو نمودار نشاندهنده ی روندی معکوس در اثر تحریم های سالهای اخیر بوده اند. بعلاوه مشاهده می شود که میزان اختلاف طبقاتی تغییر زیادی نکرده و نسبتاً ثابت مانده است. هرچند این نمودار نشان می دهد که در زمان هایی که قیمت نفت بالا رفته اختلاف طبقاتی بیشتر شده که این مسئله ناشی از مرکزگرایی اقتصاد در ایران داشته، به این صورت که درآمدهای نفتی همیشه اول به سمت تهران سرازیر شده و به تدریج مقداری از آن ممکن است به سایر بخش های کشور برسد. فارغ از این مسئله، تغییر نسبت جمعیتی طبقات اجتماعی نشان می دهد که با کاهش نرخ فقر در ایران، طبقه متوسط در طی دهه های بعد از جنگ رشد بسیار زیادی داشته و همچنین طبقه متوسط رو به بالا یا مرفه نیز مقداری رشد کرده است. هرچند، در چند سال اخیر با ورود تحریم های شدید آمریکا این روند رشد طبقه متوسط در ایران با افت ناگهانی مواجه شده است که ضربه ای شدید به توسعه اجتماعی ایران وارد میکند.
تغییر جمعیت طبقات اجتماعی مختلف در طی 5 دهه گذشته
در پایان، دکتر جواد صالحی اصفهانی، به بررسی جزیی تر تأثیر پاندمی کووید بر اقتصاد ایران پرداخت. به این منظور، تأثیر پاندمی بر آمار اشتغال و از جهت دیگر بر میزان درآمد و مصرف مردم بررسی شد. به لحاظ آمار اشتغال، بر خلاف تحریم ها که نتوانسته بودند به اشتغال در ایران صدمه زیادی بزنند، پاندمی کووید موجب کاهش 1.4 میلیون نفری در شاغل شدن افراد در بهار 1399 و بطور کلی کاهش 2 میلیون نفری در حضور افراد در بازار کار شد. به لحاظ سرانه مصرف (نشانگر توان مالی خانوارها)، شاهد کاهش 32 درصدی در مناطق شهری و 38 درصدی در مناطق روستایی بودیم که این ارقام در برخی استان ها مثل قم و گیلان که پاندمی در آنها مخرب تر بود بالاتر هم بوده اند. در عین حال، با توجه به تحریم های نفتی، دولت توان بسته نگه داشتن بخش های اصلی اقتصاد کشور را نداشت و مجبور به بازگشایی سریع کشور شد، که این مسئله متاسفانه موجب بازگشت موج دوم پاندمی کووید و قربانی شدن هزاران نفر شد.
معرفی سخنران:
جواد صالحی اصفهانی استاد اقتصاد در دانشگاه ویرجینیا تک و محقق مهمان در مرکز خاورمیانه ی مرکز توسعه ولفنسنِ موسسه بروکینگز است. تخصص و تحقیق او متمرکز بر اقتصاد، اقتصاد جمعیتی، اقتصاد انرژی، اقتصاد ایران و بطور کلی اقتصاد خاورمیانه است. او پیش از این استادیار اقتصاد در دانشگاه پنسیلوانیا و استاد مهمان در دانشگاه آکسفورد بود. برای اطلاعات بیشتر به سایت شخصی ایشان مراجعه کنید: https://djavadsalehi.com/ SHOW LESS
Comments