top of page

اقلیت ها و دولت - ملت های پسااستعماری

Updated: May 28, 2023

April 2019, Houman Oliaei (Brandeis University)

اقلیت ها و دولت-ملت های پسااستعماری

هومان عُلیایی

دانشگاه برندایس

نظر به جایگاه ویژه‌ی مطالعات پسااستعماری (post-colonial) در تحلیل میراث فرهنگی و اجتماعی امپریالیسم و استعمار در دهه‌ های اخیر، موضوع این جلسه به بررسی اقلیت‌ها و دولت-ملتهای پسااستعماری اختصاص یافت. هومان علیایی سخنرانی خود را با معرفی کتاب شرق شناسی (Orientalism) از ادوراد سعید، نظریه پرداز ادبی و منتقد فرهنگی، آغاز نمود که در آن با بررسی آثار تاریخی و فرهنگی مرتبط به شرق، سعید نحوه‌ی نگرش اندیشمندان غرب نسبت به شرق را مورد تحقیق قرار داده و از این طریق علوم اجتماعی و انسانی را در سطح بین المللی متحول نموده است. سعید این بحث را مطرح می کند که در گفتمان شرق‌شناسی که در غرب شکل گرفته است غربی‌ها برتر از شرقی‌ها شناخته می‌شوند. در این گفتمان مردمان شرق ناتوان از شناخت خود هستند و نیازمند برقراری نظم و قانون توسط غربی‌ها هستند.


در گفتمان شرق‌شناسی، شرق یک کل واحد است و تفاوتی میان ایران، مصر و مراکش نیست. گفتمان شرق‌شناسی با استعمار کشورهای شرقی توسط کشورهای غربی در هم تنیده است و این درهم‌تنیدگی نه فقط متعلق به قرون گذشته، بلکه در عصر حاضر نیز پابرجاست. از اوایل قرن بیستم "استعمار" (توسط کشورهای غربی و شوروی سابق) تمام مرزهای جغرافیایی و سیاسی را دستکاری کرده است. مطالعات پسااستعماری به بررسی ابعاد فرهنگی و سیاسی حاصل از استعمار و تاثیرات گفتمان های استعمارگرایانه می پردازد. نقد و بررسی گفتمان های ملی گرایانه یکی از موضوعات اصلی مطالعات پسا استعماری است. بندیکت اندرسون در کتاب خود اشاره می‌کند که ملی‌گرایی شرایطی را فراهم آورده که گروه‌بندی های اجتماعی فراتر از قومیت به وجود آید.


مطالعات پسااستعماری دو نقدِ عمده را بر گفتمان ملی‌گرایی وارد می‌آورد: ایده‌ی ملی‌گرایی در دولت-ملت‌های نوین توسط روشنفکرانِ درس‌خوانده در غرب تشویق و ترغیب می‌شده است (بعنوان مثال، روشنفکران ایرانی در دوره انقلاب مشروطه). تشویق ملی‌گرایی با شکل جدیدی از تاریخ‌‌گرایی همراه است. ملی‌گرایی با انتخاب وقایعی از گذشته، در تلاش است تا نشان دهد که یک جامعه گذشته‌ی درخشانی داشته است و نفوذ بیگانه سبب شده که شکوه و جایگاه خود را از دست بدهد. لذا این جامعه نیاز دارد تا بار دیگر متحد شود و شکوه پیشین خود را بازیابد. از سوی دیگر، گفتمان ملی‌گرایی تفاوت‌های قومی و فرهنگی را نادیده می‌انگارد و در تلاش است تمامی گروه‌ها و اقلیت‌ها را در درون یک دولت-ملت یک‌پارچه سازد (بعنوان مثال، نادیده گرفته شدن حقوق قومیت های عرب، بلوچ، کرد و ترک در ایرانِ پس از مشروطه)؛ چرا که ایده‌ی ملیت بر اساس گفتمانی همگون (homogeneous) از تفاوت های تاریخی و اجتماعی بنا شده است.


در خصوص ایران، در دوره‌ی مشروطه ایده‌ی ملت/ملیت مفهومی دینی داشت، به معنای تمامی پیروان مکتب اسلام شیعی. اما در آن دوران تلاش شد که ملیت مفهوم خود را نه از مذهب، که از ملت-دولت بگیرد. در این نقطه بود که روشنفکران و رهبران مذهبی "حقوق دولتی" را از "حقوق ملتی" جدا کردند: در مقابل حقوق دولتی همگی برابر هستند. به طور مثال همه‌ی افراد باید به دولت مرکزی خراج پرداخت میکردند. اما حقوق ملتی متعلق به ملت مسلمان است و بین یک مسلمان و یک غیرمسلمان تفاوت وجود دارد. از طرف دیگر مفهوم "اقلیت" برخواسته از گفتمان ملی گرایی مدرن است که به کمّیت افراد یک جامعه توجه داشته و موجب به وجود آمدن توازنی نامتقارن گردیده که در آن ویژگی های "اکثریت"، مرجعی برای تعریف ملت در نظر گرفته می شود.


عُلیایی در ادامه به موضوع تحقیقات دکترای خود اشاره می‌کند که در آن یک اقلیت قومی-مذهبی به نام ایزدیان که در شمال عراق ساکن هستند را مورد مطالعه قرار داده است. در خصوص تاریخچه‌ی این اقلیت اطلاعات زیادی در دست نیست. در قرن دوازده، شخصی به نام شیخ عدی از لبنان دست به اصلاحاتی در کیشِ ایزدی می‌زند. این اقلیت، قومی به حاشیه رانده شده هستند و به زبان کردی کرمانجی و عربی صحبت می‌کنند. ایزدی‌ها در نواری جغرافیایی در شمال غرب عراق، بین کردستان و دولت فدرال عراق ساکن هستند که جزء سرزمینهای مورد مناقشه محسوب می‌شود. در ایده‌ی "ملت عراق" دو قطب در مقابل یکدیگر قرار می‌گیرند: ملی گرایی کردها و ملی گرایی عرب. در این میان ایزدی‌ها که نه خود را کرد می‌دانند و نه عرب، قادر نیستند که در خارج از گفتمان ملی‌گرایی غالب در عراق کاری انجام دهند. عرب‌ها در تلاشند تا یک "هویت عربی" را به آنها دیکته کنند و از سوی دیگر کردها به علت هویت زبانی مشترک در پی آنند که به آنها "هویت کردی" بدهند. کردها ایزدیان را تشویق می‌کنند که در مقابل امنیتی که برای آنها فراهم می‌کنند در انتخابات مربوط به کردها شرکت کنند و به آنها رأی بدهند. در واقع یکسان‌گرایی و همگون‌سازی غالب در گفتمان ملی‌گرایی سبب شده که ایزدیان، به عنوان یک اقلیت قومی، نتوانند هویت منحصر به خود را حفظ کنند.


علیایی در پاسخ به این سوال که گفتمان ملی‌گرایی در کشورهایی که خود جزء کشورهای استعمارگر (مثلاً کشورهای اروپایی) بوده‌اند چطور ایجاد شده است به نقطه‌ نظر مارکسیست‌ها در خصوص شکل گیری ملی‌گرایی در اروپا اشاره کرد. برخی از مارکسیست‌ها معتقدند که رشد طبقه‌ی سرمایه‌دار و صنعتی شدن به شکل‌گیری ملی‌گرایی در اروپا کمک کرده است. از سوی دیگر رشد آموزش همگانی، پیشرفت صنعت چاپ، و همچنین شکلگیری ذهنیتی مدرن نسبت به زمان از دیگر عوامل شکل‌گیری ملی‌گرایی در اروپا هستند.


مراجع ذکر شده در سخنرانی:

Anderson, Benedict 1983. Imagined Communities: Reflections on the Origin and Spread of Nationalism. Rev. ed. London; New York: Verso.

Said, Edward. 2003 (1987). Orientalism: Penguin Classics.

Najmabadi, A., 2005. Women with mustaches and men without beards: Gender and sexual anxieties of Iranian modernity. Univ of California Press.

آجودانی، ماشاالله 1382، مشروطه‌ی ایرانی٬ اختران، تهران


معرفی:

هومان علیایی دانشجوی دکترای رشته مردم شناسی (Anthropology) دانشگاه برندایس است. مطالعات او به بررسی رابطه بین دین، سکولاریزم و نهادهای بشردوستانه با تمرکز بر پناهندگان ایزدی مستقر در کردستان عراق می پردازد. او مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته مردم شناسی از دانشگاه تهران و مدرک کارشناسی را در رشته موسیقی از همان دانشگاه دریافت کرد.

68 views0 comments
bottom of page